Web Analytics Made Easy - Statcounter

عصر ایران ؛ نهال موسوی - پخش سریال «لحظه گرگ و میش» به کارگردانی همایون اسعدیان روز جمعه 24 اسفند تمام شد، این سریال از دی ماه بر روی آنتن شبکه سوم سیما قرار گرفت و به دلیل پخش هر شب، شکل روایت، بازیگران و ... مورد توجه مخاطبان قرار گرفت و بینندگان آنرا دنبال می‌کردند.

داستان سریال با محوریت یک خانواده، از دهه 60 شروع شده و تا زمان معاصر ادامه پیدا می‌کند و اتفاقات رخ داده در زندگی افراد این خانواده را به تصویر می‌کشد اگرچه در این خانواده هم فراز و فرودهای زندگی یاسمن (دختر خانواده) بیشتر مد نظر بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

از بسیاری جهات سریال لحظه گرگ و میش در حد استانداردهای تلویزیون ایران است و با بهره‌گیری از عوامل و بازیگران حرفه‌ای به لحاظ اجرا و شکل و شمایل دیداری و شنیداری مجموعه تلویزیونی نسبتا قابل قبول از آب در آمده است.

حضور بازیگران حرفه‌ای چون فاطمه گودرزی، شهره سلطانی، فرید سجادی حسینی، علیرضا کمالی، المیرا دهقانی، حسام محمودی فرید، پانیذ برزعلی، ناصر سجادی حسینی، نیما نادری، پاشا رستمی، رها خدایاری، وحید آقاپور، احسان امانی، سیامک احصایی و ... باعث شده است روند فراز و فرودهای داستانی و علی الخصوص صحنه‌های احساسی آن باور پذیر باشد یا حداقل توی ذوق مخاطب نزند.


فاطمه گودرزی تقریبا مثل همیشه خوب است و نقشی که ایفا می‌کند به او می‌آید، شهره سلطانی هم در نقش عمه‌ بچه‌ها باورپذیر است و در هر خانواده‌ای یک شخص مثل او هست که صریح حرف می‌زند و بی ملاحظه نظراتش را راجه به همه مسائل بیان می‌کند، فرید سجادی حسینی هم در نقش پدربزرگ خانواده کاملا جاافتاده است.

المیرا دهقانی بازیگر نقش یاسمن اگرچه پیش تر هم در سریالهایی چون «همه‌ چیز آنجاست‌»، «سایه‌بان»، «پرستاران» و «هشت ونیم دقیقه» به ایفای نقش پرداخته است اما در سریال «لحظه گرگ و میش» است که یک نقش جذاب به دست آورده که از جوانی و قبول شدن در کنکور او را می‌بینیم تا زمانی که بچه‌هایش بزرگ شده و زنی میانسال شده است و انصافا با وجود تغییرات زمانی زیاد توانسته بود از عهده نقش برآید و این سریال به گونه‌ای معرفی او به فضای بازیگری سینما و تلویزیون بود.

اساسا مشکل سریال در بخش فیلمنامه است، روند اتفاقات در سریال کاملا قابل پیش بینی است و مخاطب از ابتدای شروع یک اتفاق می‌توانست حدس بزند که این بخش از داستان قرار است به کجا منتج شود، برای مثال نقش دکتر سروش شوهر یاسمن از همان ابتدای گرایش به پول و ثروت اندوزی معلوم بود که بعدا بر اثر یک اتفاق یا یک کلاهبرداری هر چه رشته است پنبه می‌شود.

طولانی شدن اتفاقات هم یکی دیگر از مشکلات فیلمنامه بود برای مثال وقتی سروش پی می‌برد که کلاه سرش زفته و زنی که به او اعتماد کرده بود پولهایش را دزدیده است تا زمانی که سکته می‌کند پلان‌های زیادی از او می‌دیدیم که ناراحت و سرگشته است در صورتی که شاید نشان دادن یک یا 2 پلان هم کافی بود و همان کارکردی را دارد که باید باید می‌داشت.


یا زمان کش‌دار جر و بحث بر سر مسائلی که تکلیفشان روشن است و نیازی به این همه بالا و پایین کردن نیست مثلا خواست غیر منطقی پروانه برای انتقال تمام اموال سروش و بعد دادن رضایت، در صورتی که هنوز دادگاهی تشکیل نشده و قاعدتا نباید دنبال جلب رضایت خانواده مقتول بود چون هیچ چیزی معلوم نیست. خاصه در این پرونده که یکی از متهمان متواری‌ست و از طرفی با بازسازی صحنه کاملا مشخص می‌شد که با توجه به قد کوتاه سوگند در قیاس با مقتول و زاویه برخورد گلدان به سر او، عملا قتل توسط سوگند منتفی است .

فیلمنامه سریال بیشتر ما را یاد سریالهای ترکیه‌ای می‌اندازد که از کانال‌های ماهواره‌ای پخش می‌شود، یعنی به لحاظ ساختار و ساختمان فیلمنامه و شکل چینش گره‌های داستانی، استفاده از عشق مثلثی، یک مرد نماد خیر مطلق و مرد دیگر نماد شر مطلق تقریبا در همان شکل و شمایل سریال‌های ترکیه‌ای است اما با جغرافیا و رنگ و بوی ایران. برای مثال یاسمن ابتدا حامد را دوست دارد و قرار است با او ازدواج کند اما بعد از اسارت و مفقودی او با سروش ازدواج می‌کند که یک دختر خردسال دارد، سروش به او خیانت می‌کند و یاسمن می‌فهمد و از او جدا شده و دوباره با حامد که از خارج برگشته است عاقبت ازدواج می‌کند و ... طولانی کردن و کش دادن اتفاقات هم از خصوصیت‌های همان سریال‌ها است.

با وجود انتقاداتی که به طراحی صحنه سریال وارد بود مثلا ذکر شده بود کابینت‌های آشپزخانه ام.دی.اف است در حالی که در آن زمان این نوع کابینت وجود نداشته است یا چرا وقتی کوکو سبزی خوردند چرا در ظرف‌هایی که شسته می‌شود قابلمه است؟! (شاید قابلمه نهار یا روز قبل بوده) اما در این مورد با توجه به بازسازی شرایط و فضاهای دهه 60 و 70 می‌توان به این مجموعه تلویزیونی نمره قابل قبولی داد زیرا که روح کلی حاکم بر فضای آن مقطع‌ ها را توانسته‌اند دوباره سازی کنند.


گریم بازیگرها در گذر زمان می‌توانست بسیار بهتر باشد، تغییری که در بازیگرها می‌دیدیم و بسیار به چشم می‌آمد این بود که هر چه سن بالاتر می‌رفت چهره‌ها بی‌رنگ و بی‌حال‌تر می‌شدند، در صورتی که باید خط و خطوط صورت بیشتر می‌شود.

اینکه از همایون اسعدیان انتظار بیشتری می‌رفت شکی نیست و اساسا موضع ما به عنوان مخاطب با سریال به مانند اسم سریال موقعیتی چون لحظه گرگ و میش است یعنی از جهاتی سریال خوب است و از منظرهای دیگری ضعیف است و ما دید واضحی نسبت به آن نداریم که مثلا مانند سریال «بانوی عمارت» بگویم سریال خوبی بود ولی آنقدر هم بد نیست که اعلام کنیم حیف وقت و سرمایه، دقیقا بسان لحظه گرگ و میش است.

منبع: عصر ایران

کلیدواژه: تلویزیون شبکه سه

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۱۴۴۴۱۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

ماجرای «بدل» رضا عطاران در تلویزیون چیست؟

سریال «بدل» به کارگردانی علیرضا مسعودی معروف به علی مشهدی در راه آنتن تلویزیون است. سریالی که قرار بود جزو ویژه‌های عید نوروز باشد اما به هر حال بعد از «هفت سر اژدها» ابوالقاسم طالبی پخش خود را آغاز خواهد کرد.

یکی از نکات جالب در قصه این سریال، نام خانواده «عطاران» و یکی از شخصیت‌های محوری داستان است که به او «رضا عطاران» گفته می‌شود. همین نکته باعث شد برخی در فضای‌مجازی از این تیتر استفاده کنند: «حضور رضا عطاران در سریال جدید تلویزیون». خبر در نوع خودش جالب اما این صفحات مجازی برای دیده شدنِ خودشان از این عناوین خبری استفاده می‌کنند وگرنه حقیقت چیز دیگری است.

علی مشهدی به عنوان کارگردان سریال به تسنیم گفت: ماجرا از این قرار است که قصه و اتفاقات سریال «بدل» در سال 1402 رقم می‌خورد و به یک خانواده‌ای برمی‌گردد که نسل اندر نسل عطارند. به همین خاطر نام فامیلی‌اش «عطاران» شده، همچون کسی که به او آهنگر می‌گویند فامیلی‌اش «ی» نسبتی می‌گیرد و او را «آهنگری» می‌خوانند.

وی در خصوص اینکه چرا نام پسر خانواده رضا عطاران گذاشته شده و آیا پایِ استفاده ابزاری از نام رضا عطارانِ بازیگر شناخته شده در میان است، تأکید کرد: شهرام قائدی نقش پدر را در خانواده عطاران بازی می‌کند، پریسا مقتدی همسرش و عرفان آصفی نقش پسر خانواده را با نام رضا عطاران بازی می‌کند. اصلاً هیچ استفاده ابزاری نشده حتی با وجود رفاقت و قرابت تنگاتنگ با رضا عطاران، از او اجازه گرفتم که نامِ کاراکترمان را رضا عطاران بگذاریم.

این کارگردان و نویسنده شاخص حوزه طنز در تلویزیون ابراز امیدواری کرد که تلویزیون بتواند در حوزه طنز بدرخشد و مخاطب را با خودش به دورانی ببرد که بهترین‌های طنز در تلویزیون کار می‌کردند و بسیاری از خیابان‌خلوت‌کن‌های تلویزیون جزو همین طنزها و کمدی‌های سیما بودند.

دیگر خبرها

  • ماجرای «بدل» رضا عطاران در تلویزیون
  • ماجرای «بدل» رضا عطاران در تلویزیون چیست؟
  • سروش و خدابنده یک رقیب جدید پیدا کردند!
  • لحظه حمله چاقویی یک گردشگر ترکیه ای به دو نظامی اسرائیلی در قدس (فیلم)
  • لحظه عملیات گردشگر ترکیه‌ای علیه نظامی صهیونیست+ فیلم
  • فیلم لحظه حمله و درگیری خونین گردشگر ترکیه‌ای با یک اسرائیلی
  • ببینید | لحظه دردناک مرگ گردشگر ترکیه‌ای توسط نظامیان اسرائیلی
  • لحظه عملیات شهادت طلبانه یک گردشگر ترکیه ای در قدس اشغالی
  • ناتوانی ترکیه در مهار درگیری گروه‌های تروریستی در شمال سوریه
  • رشد 100 درصدی مخارج مسافران تور ترکیه در 2024