بازتولید آثار دست چندم GEM در شبکه نمایش خانگی ایران/ وقتی تمام ابتذالهای یک سریال ترکیهای تنها در دو قسمت ممنوعه گنجانده میشود!
تاریخ انتشار: ۲۶ شهریور ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۰۶۵۷۳۵۴
«ممنوعه» نام سریال تازهای در شبکه نمایش خانگی است که کاملاً بر روی فرمول سریالهای ترکیهای ساختهشده؛ الگوی پرتکرار عشق، شک و خیانت در کنار ابتذال فراوان اخلاقی!
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا؛ «ممنوعه» نام سریال تازهای در شبکه نمایش خانگی است که تاکنون اخبار و حواشی بسیاری را چه قبل از انتشار خود و چه تا قسمت سوم آن که تاکنون انتشاریافته، پشت سر گذاشته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
پورکیان اغلب بهواسطه تهیهکنندگی در فیلمهای «دریا و ماهی پرنده» و «خندههای آتوسا» شناخته میشود. این سریال اولین تجربه کارگردانی وی در این حیطه محسوب میشود. نویسندگی فیلمنامه این مجموعه نیز بر عهده «مهرداد کوروش نیا» و «علی اصغری» است. بازیگران این مجموعه نیز متشکل از: میلاد کی مرام، امیر جعفری، بهاره افشاری، هادی حجازی فر، نیکی کریمی، امیرحسین آرمان، بهاره کیان افشار، الهه حصاری، لیلا زارع، نیما شعبان نژاد، شهرام قائدی، فاطمه گودرزی، مجید مظفری، آتیلا پسیانی و پژمان بازغی است.
در خلاصه داستانی که توسط سازندگان منتشرشده، آمده است: «ممنوعه راوی داستان سه نسل است که بهصورت همزمان روایت میشود، از دغدغههای امروز جوانان تا آسیب مسائل روز خانوادگی و اجتماعی...»
اولین نکتهای در این سریال که میتواند مخاطب را با خود همراه سازد، ریتم تند و پرتحرک و ضربآهنگ تیز آن است. مخاطب در سکانس ابتدایی با «voice over» و سامی شخصیت اصلی داستان، بر روی تصویر مواجه میشود. او به مخاطب توضیح میدهد که پدرش یکی از ثروتمندان پایتخت بوده و بهاجبار دختری به نام «ترانه» را برای او انتخاب کرده است. سامی (که مبارز زیرزمینی شرط بندی است) میگوید قرار است این آخرین مبارزه مشتزنی وی باشد. سپس تصاویری از مبارزه زیرزمینی او به نمایش درمیآید که موفق به شکست حریفش میشود. بلافاصله فیلم به پارتی مختلطی کات میخورد. در خانهای مجلل، دختران و پسران جوانی حضور دارند که علاوه بر استعمال آشکار مواد مخدر و شرب خمر، تنی هم به آبزده و مشغول رقص و پایکوبیاند. این تصاویر بهقدری جذاب برای مخاطب به نمایش درمیآید که کاملاً حکم تبلیغ و ترویج فحشا و فساد در فیلم را به خود میگیرد.
سپس سامی برای مخاطب توضیح میدهد که سرانجام از ترانه جداشده و گروهی به نام «ممنوعه» را به همراه چند دختر و پسر دیگر تشکیل داده است. او میگوید که این گروهِ دوستی، چند قانون ممنوعه دارد و اتفاقاً از یکی از دخترهای گروه به نام «برکه» نیز خوشش میآید. ازاینجا به بعد مشکل عمده کارگردانی نمایان شده و داستان بهنوعی رها میشود و دیگر خبری از روایت سامی برای مخاطب نیست. آنها به ویلای سامی در شمال میروند و بعد از بگوبخندهای فراوان، شرب خمر، استعمال گل و... «حکمبازی» میکنند. بازی که در آن فردی کارتهایی را که حاوی شماره است؛ میان بازیکنان پخش میکند و کارت حاکم به هر فردی که افتاد او حاکم شده و قانونی را برای دیگران حکم میکند و بازیکنان دیگر نیز ملزم به اجرای حکم حاکم هستند. در ابتدا سامی ورقها را پخش کرده و ازقضا خود او حاکم میشود.
او حکم میکند که هر شمارهای که اعلام میکند باید مشمئزکنندهترین کاری که تا به امروز انجام داده است را برای دیگران تعریف کند! او شماره 6 را اعلام کرده و دختری به نام نگین نیز تعریف میکند که مجبور شده است برای تأمین سرمایه گالریاش، شبی را با سرمایهگذار بگذراند! در دور بعدی بازی، مهران حاکم میشود. باربد که سابقه بیحیا بودن او را در دورهای قبلی بازی به خاطر دارد شروع به درآوردن لباسش میکند. گویا در حکمهای قبلی، حکم او به ترتیب درآوردن لباس بوده است! اما مهران به وی توضیح میدهد که اکنون حکم، چیز دیگری است. او که حتی شرمش میآید که با صدای بلند حکم خود را اعلام کند، آن را روی کاغذ نوشته و به باربد نشان میدهد. باربد با دیدن حکم در ابتدا تعجب میکند اما کمی بعد میخندد و آن را به سامی نشان میدهد. سامی نیز که گویا مخالفتی ندارد بدون گفتن نظرش آن را به نگین و طلا نشان میدهد.
آن دو نیز موافقت خود را اعلام کرده و نوشته را به آذر میدهند. آذر اما برافروخته شده و از پسرها میخواهد تا بازی را تمام کنند اما طبق قوانین گروه، چون رأی اکثریت با این حکم است آنها به بازی ادامه میدهند. حکم ازاینقرار است که حاکم دو شماره را اعلام میکند و این دو شماره باید شبی را تا صبح در اتاقی باهم بگذرانند! حاکم دو عدد 3 و 5 را اعلام میکند و مشخص میشود که باربد با برکه باید به یک اتاق بروند! که در این لحظه پدرِ برکه از راه رسیده و مخاطب ادامه صحنه را نمیبیند اما در چند سکانس بعد مشخص میشود که آنها به یک اتاق رفتهاند اما اتفاق خاصی نیفتاده است! شاید نقطه اوج ابتذال اخلاقی فیلم، در کنار دیالوگها و اعمال اروتیک، همین سکانس باشد. کما اینکه در سکانسهای بعد نیز مشخص میشود که برکه علاوه بر اینکه با سامی در ارتباط است، همزمان با پسر دیگری به نام محسن-که ظاهری مذهبی دارد- نیز رابطه دارد که سامی بااطلاع از این موضوع، دعوای عظیمی به راه انداخته و جمع را ترک میکند. بعداً مشخص میشود که برکه با خانوادهاش نیز درگیر است.
او که از مشکل پیشآمده با سامی و گروه ممنوعه بهشدت ناراحت است. به درخواست آذر میخواهد به تهران بیاید اما ناگهان در جاده تصادف کرده و در بیمارستان بستری میشود. ضعف دیگر داستان زمانی خودنمایی میکند که درست در زمانی که مخاطب قرار است تا بیننده داستان برکه و سامی باشد، قسمت دوم سریال، وارد زندگی خسرو، دایی برکه میشود. در داستان زندگی خسرو -که موازی با این داستان بازگو میشود- نیز خیانتی اینبار در سنین میانسالی رخ میدهد. رها، همسرِ خسرو، دائماً به او شک دارد و میخواهد تا با بررسی گوشی خسرو، سرنخی از خیانت او بیابد و یا تماسهای مشکوک او را پیگیری میکند که در اینجا پروانه معشوقه خسرو به ناگاه پا بر خانه خسرو گذاشته و با رفتن در خصوصیترین قسمت خانه خسرو مدارکی را از خود برای رها بهجا میگذارد. رها نیز با دیدن رژلب بهجامانده بر روی استکانی در آشپزخانه با خسرو درگیر میشود اما خسرو اصرار دارد که رها توهم زده و این موضوع را در خیال خودش ساخته است...
در نگاهی به بیرون از اثر، مشخص میشود که مخاطب بههیچعنوان از فضای این سریال دور نیست. فضایی جوانانه که جمعی از دوستان را نشان میدهد که کارهایی بهروز اما غیرقانونی انجام میدهند. این گروه دوستانه به لحاظ اخلاقی دارای نقاط ضعف فراوانی هستند که البته این نقاط ضعف، جنبه روانی و شخصیتی نیز ندارد. کاراکترهای داستان، شخصیتهایی منحصربهفرد و ویژه نیستند و مخاطب جوانانی شبیه به آنها را پیشتر در سریال «خط قرمز» دیده است -اگرچه حجم رذالت اخلاقی سریال «ممنوعه» بههیچعنوان با «خط قرمز» قابلمقایسه نیست- شخصیتهایی که کنش خاصی ندارند و تمام حرکات آنها با توجه به بازی بیمایه و تصنعی بازیگران برای مخاطب، خصوصاً نسل جوان قابل پیشبینی است. با مرور سریع و چندخطی داستان معلوم میشود که این سریال کاملاً بر روی فرمول سریالهای ترکیهای ساختهشده و از الگوهای آنها برای جذب مخاطب استفاده کرده است.
الگوی پرتکرار عشق، شک و خیانت در کنار ابتذال فراوان اخلاقی! اشاره به خیانت ترانه، همسر سامی، عشق سامی به برکه، شکِ خیانت برکه به سامی، شک رها به خسرو، خیانت خسرو به رها، پررنگ کردن توهم خیانت توسط خسرو که این امر رها را تا مرز جنون میکشاند و... جالب است که این حجم، تنها در دو قسمت ارائهشده گنجاندهشده است! به این میزان میتوان موضوع پرتکرار ترنسها با حضور شخصیت خلیل-که این اسم نیز قابلتأمل است- را نیز به فیلم اضافه کرد. شاید از میان آسیبهای اجتماعی تنها طلاق مانده باشد که این مورد نیز، هم بهصورت رسمی و هم بهصورت عاطفی در سریال گنجاندهشده است. درمجموع استفاده از کلمات، حرکات اروتیک و بیبندوباری در فیلم بهقدری زیاد است که به نظر میرسد این سریال بیش از بقیه آثار مبتذل ساختهشده، از خط قرمزها عبور کرده است. با این تفاسیر و پیدا کردن نخ اصلی داستان، حدس زدن ادامه سریال نباید کار سختی باشد. نکته دیگر در خصوص فیلم، جواب قابلتوجه سازندگان اثر، نسبت به انتقاد از فضای اروتیک و مبتذل بودن سریال است.
صابر احدی مدیر تولید این سریال در پاسخ به جامجم در این خصوص، لازمه فروش بالای اثر را نمایش این حجم از ابتذال اعلام کرد! و در این باره گفت:« برای این که این صنعت زنده بماند باید بفروشیم. هر قدر فروش بد باشد و پایین تر بیاید، این صنعت هم زمین خواهد خورد. » جالب است که او این موضوع را به دلیل آنکه مخاطب بهطور مستقیم صحنههای مخرب را نمیبیند، آن را ترویج ابتذال نمیداند. این در حالی است که القای ذهنی یک منکر در ذهن مخاطب بهمراتب اثر خطرناکتری نسبت به دید آن صحنه دارد. خصوصاً مخاطب نوجوان و جوان فیلم که کاملاً با فضای منکر سریال، ارتباط برقرار میکند. جالبتر آنکه رئیس سازمان سینمایی، معاونت ارزشیابی سازمان و مدیرکل امور هنرهای نمایشی در اقدامی واحد و هماهنگ و در مصاحبههایی با دفاع از مجوزهای دادهشده به این فیلم، از منتقدان خواستند تا زود قضاوت نکنند و تا پایان سریال با آن همراه باشند تا با سرنوشت شوم این سبک از زندگی آشنا شوند!
در این راستا داروغهزاده در مصاحبهای گفت: « به طور طبیعی وقتی موضوع یک سریال درباره آسیبهای اجتماعی است و در این سریال به طور خاص ولنگاری و کژ رفتاری تعدادی جوان مطرح است، فیلمنامهنویس ناگزیر است برای پیریزی شخصیت و شالوده فکری آنها رفتارهایی را طراحی کند که در زمره تخلفات و کنشهای غیرمتعارف است. ».
وی در ادامه گفت: «آنچه مشاهده میشود مصداق اشاعه ابتذال نیست و جنبه عبرتآموز آن مورد تأکید است!» در این مورد نیز باید گفت سینما و کلاً عرصه تصویر، محلی برای آزمونوخطا و نمایش بیپرده آسیبهای اجتماعی نیست چراکه این موضوع اگر به دست اهلش ساخته نشود تماماً تأثیر عکس خواهد داشت و بهجای تقبیح به تبلیغ تبدیل خواهد شد. این موضوع در خصوص سریال و آنهم در شبکهنمایش خانگی بیشتر موضوعیت پیدا میکند چراکه مخاطب این حجم از منکر را جرعهجرعه (قسمت به قسمت) مینوشد و تنها قرار است تا در قسمت پایانی شاهد فرجام نافرجام شخصیتها باشد.
فرجامی که هر چه باشد بههیچعنوان بر جانودلش نخواهد نشست و تنها شیرینی لحظهای دیدن گناه بر روی مخاطب نوجوان و جوان فیلم خواهد ماند. بههیچعنوان نمیتوان 90 دقیقه مخاطب بیپناه را با انبوهی از شرب خمر، استعمال مواد مخدر، ترانههای لسآنجلسی، روابط ضربدری، اختلاط دختر و پسر، بازیها و دیالوگهای اروتیک، خشونت کلامی و فیزیکی و... مواجه کرد و درنهایت و در وقتهای اضافه، به او نشان داد که سرانجام شخصیتها تباهی خواهد بود. ازاینرو توجیههای مسئولان سینمایی قابلقبول نیست.
از کجا معلوم مخاطب نوجوان، این سریال را تا انتها دنبال کند؟! شاید به همین دو قسمت اول آن بسنده کند، آنوقت تکلیف چیست؟! وزارت ارشاد وظیفه دارد تا از تولید و انتشار محصولاتی که بهطور واضح مصداق فساد و ترویج فحشا هستند ممانعت به عمل آورد. بهواقع اگر وزارت ارشاد متولی صیانت از فرهنگ ایرانی اسلامی جامعه نباشد از چه نهادی باید چنین توقعی داشت؟! شبکه نمایش خانگی یک فرصت است که متأسفانه امروزه تبدیل به جایگزینی برای صداوسیما و برای سینماگران شده است.
به عقیده بسیاری از کارشناسان به دلیل مدیریت فشل در این حوزه این رسانه تبدیل به نسخه داخلی شبکه منحط GEM شده است. به نظر حرفها و داستانهایی که سینماگران شبهروشنفکر نمیتوانند در صداوسیما بیان کرده و به تصویر بکشند، بهراحتی در این شبکه و با سهلانگاری وزارت ارشاد به خورد مخاطب داده میشود. قطعاً انتشار این محصولات صدمات جبرانناپذیری را به بدنه جامعه و قشر نوجوان و جوان وارد میکند که شاید نتوان به این سادگیها آنها را درمان کرد.
منبع:فرهنگ سدید
منبع: دانا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۰۶۵۷۳۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
با عشق به ایران در ارمنستان (+عکس)
موزه نسخههای خطی و دستنویسهای باستانی ارمنستان، شاهکارهای نقاش و مینیاتوریست ایرانی ـ ارمنی «آندره سِوروگیان» از شاهنامه فردوسی را برای ۶ ماه به نمایش گذاشت. این موزه پیش از این، با رونماییِ گلچینی از آثار قاجار به مدت سه سال، به پیوندهای فرهنگی با ایران رنگ داده و همکاریهایی را با ایران برای مرمت نسخههای خطی آغاز کرده است.
به گزارش ایسنا، موزه ماتناداران (مسروپ ماشتوتس) در شهر ایروان ارمنستان، که به دلیل داشتن گنجینهای از نسخهها و کتابهای مقدس دعا، پس از کلیسای «اچمیادزین»، مکانی مقدس برای مردم این کشور به شمار میآید، محل برگزاری رویدادهای بسیاری بهویژه در پیوند با ایران بوده است.
این موزه که حدود ۲۰ هزار نسخه و دستنویس باستانی در اختیار دارد و حدود ۴۵۰ اثر از میان آنها، نسخههای ایرانی است، به مدت سه سال گلچینی از آثار قاجاری را به نمایش گذاشته شده بود و در ادامه، نمایشگاهی از عکسهای آرشیوی و کلکسیونی این موزه برپا شد که عکسهایی از ایران قدیم و دربار قاجار در بین آنها دیده میشد.
از ۱۲ اردیبهشت ماه (اول ماه می) نیز مجموعه آثار نقاش ایرانی ـ ارمنی در همین موزه به نمایش گذاشته شده است، آثاری که از مجموعههای مختلفی در جهان گردآوری شده و بخشی از آنها حاصل ۹ سال شیفتگی «آندره سِوروگیان» به شاهنامه فردوسی است.
ایوت تجریان ـ رئیس موزه ماتناداران (مسروپ ماشتوتس) ـ که دکترای تاریخ هنر دارد و به عنوان یک ایرانی ـ ارمنی از برگزاری نمایشگاه «آندره سِوروگیان» با هیجان سخن میگوید، در گفتوگویی که با ایسنا داشت، درباره اهمیت برپایی این رویداد در ارمنستان، که رنگ و حسی ایرانی دارد، توضیح داد: این نمایشگاه از اول ماه می (۱۲ اردیبهشت ماه) به یاد نقاش ایرانی ـ ارمنی «آندره سِوروگیان» برپا میشود.
هرچند قبلا، تعداد بسیار اندکی از آثار سوروگیان در این موزه به نمایش گذاشته شده، ولی در نمایشگاه پیشرو مجموعه بیشتری از آثار او به نمایش درآمده است. آثار این نمایشگاه از مناطق مختلفی گردآوری شده است. پسر آندره سِوروگیان (دکتر امانوئل) که در قید حیات است و در آلمان زندگی میکند و حدود ۹۴ سال دارد، سالها قبل کلکسیون بزرگی به این موزه اهدا کرد.
این مجموعه شامل نقاشیهایی از آندره سوروگیان و آثاری از پدر بزرگشان، «آنتوان سوروگین» (از نخستین پیشگامان عکاسی در ایران که به عکاس قاجار معروف بوده) است. از کلسیای اچمیادزین (ارمنستان) نیز ۶ اثر در اختیار این نمایشگاه قرار داده شده است.
آندره سوروگیان زاده ۱۲ اردیبهشت ۱۲۷۵ خورشیدی در ایران، از نقاشان برجسته مینیاتور و از بنیانگذاران شیوه مردمی در نقاشی ایرانیاو ۹ سال در انزوا به سر برد و غرق در شاهنامه شد و ۴۱۶ اثر از این اثر فردوسی پدید آورد
او این توضیح را اضافه کرد: آثاری که از آندره سِوروگیان در موزه ماتناداران نگهداری میشود با آثار موجود در اچمیادزین تفاوت دارد؛ آثار آنجا از اسطورههای تاریخی ارمنی است، اما آثاری که ما در این موزه نگهداری میکنیم بیشتر از شاهنامه فردوسی، خیام و باباطاهر است. همچنین از موزههای مختلف آثاری که الهامبخش نقاشیهای آندره سِوروگیان بودند در اختیار ما قرار داده شده است.
رئیس موزه ماتناداران گفت: این نمایشگاه قرار است تا ۶ ماه ادامه داشته باشد. پیش زمینه آن نیز همایشی بود که برای یکصد و سیامین سال یادبود سِوروگیان در نخستین روزهای فروردین (۲۱ و ۲۲ مارچ) برگزار شد، که مهمانی هم از بخش میراث مکتوب ایران داشتیم و یک گروه موسیقی از ایران نیز دعوت شده بود.
تجریان درباره شیوه کار آندره سِوروگیان که آن را ارزشمند و خاص کرده است، گفت: او ۹ سال خود را در خانه به انزوا برد و با خود عهد کرد که به مناسبت هزارمین سالگرد تولد فردوسی، (۱۹۳۴ میلادی) ۴۱۶ تابلوی بزرگ از روی شاهنامه به تصویر درآورد. یک نمونه از آن نقاشیها را در موزه ماتناداران به نمایش گذاشتهایم. سِوروگیان به این منظور حتی یک دوره آموزش خوشنویسی گذرانده بود. دوستانش که صادق هدایت و بزرگ علوی بودند به او لقب «درویش» داده بودند. سوروگیان یکسری اثر هم از آثار خیام، حافظ و باباطاهر دارد.
امانئول فرزند آندره سوروگیان، آثاری از این نقاش برجسته را به موزه ماتناداران در ارمنستان اهدا کرده است.در این بخش همچنین جلدهای لاکی دیده میشود که شیوه مرمت آن با مشارکت حمید ملکیان، به نمایش گذاشته شده است
رئیس موزه ماتناداران درباره دیگر رویدادهای این موزه که در پیوند با ایران بوده است، توضیح داد: سال گذشته از ماه نوامبر نمایشگاه بزرگی داشتیم که گلچینی بود از عکسهای آرشیو و کلکسیونهای مختلف که در این موزه نگهداری میشود.
در این موزه هرگز نمایشگاه عکس نداشتیم. ما از عکاسان نسل اول ارامنه که در دربارهای مختلف کار کردند، کارهای زیادی در موزه داشتیم که هرگز به نمایش نگذاشته بودیم. در بین آنها عکسهای زیادی از ایران وجود دارد، که مجموعه به نمایش گذاشتهشده گلچینی است از آنچه در این موزه نگهداری میشود.
این موزه چون به انستیتو نسخ خطی شهره است تا پیش از این، کسی به عکسهای آن توجهی نکرده بود، درحالی که نگاتیوهای شیشهای و عکسهای زیادی داریم و اتفاقا من سه سال روی این مجموعه کار کرده بودم و این گلچین نتیجه آن کار تحقیقی است.
آنها عکاسان ارامنی و روسی هستند که از اواخر قرن نوزدهم میلادی به ایران و دیگر نقاط دنیا سفر کرده بودند. این نمایشگاه قرار بود به مدت ۶ ماه برگزار شود، ولی چون خیلی استقبال شد، ادامه پیدا کرد.
عکسی از «آنتوان سوروگین» از «سیزده به در» در ایران که در نمایشگاه موقتی عکاسان ارامنه در موزه ماتناداران به نمایش گذاشته شداو به عنوان عکاس دربار قاجار نیز معروف بود، هرچند عکسهایش به دربار محدود نشد و واضحترین تصویر از مردم ایران در آن دوره را به قاب درآورد
تجریان ادامه داد: پیش از آن هم، نمایشگاهی از آثار قاجاری در موزه ماتناداران برگزار شده بود، که چندین بار تمدید شد. این نمایشگاه به مدت سه سال برقرار بود. روال کار موزه این است که نسخههای اصلی را نمیتوانیم به مدت طولانی به نمایش بگذاریم، برای همین در طول برگزاری این نمایشگاه بعضی از نسخهها را چندین بار جابهجا کردیم. ما در این موزه بیش از ۴۵۰ نسخه ایرانی داریم که بخشی از آن به دوره قاجار مربوط میشود. گلچینی از این آثار در آن نمایشگاه و به مدت سه سال به نمایش گذاشته شد.
او درباره دلیل استقبال از نمایشگاه آثار قاجاری در ارمنستان، اظهار کرد: استقبال از آن نمایشگاه شاید متأثر از آشنایی مردم ارمنستان با آن مقطع تاریخی باشد؛ دورهای که ارمنستان بخشی از سرزمین ایران بود و نقاشان ارامنه از آن دوره بسیار تاثیر گرفته بودند. غیر از این، ایران برای ارامنه، سرزمینی افسانهای و اسطورهای و الهامبخشی بود.
البته نقش تجریان به عنوان رئیس ایرانی ـ ارمنی موزه در برگزاری چنین رویدادی بیتأثیر نبوده است و خودش هم درباره تأثیر آن گفت: مدیر بخش انستیتو همیشه میگوید ۹۰ درصد برنامههای موزه ماتناداران ایرانی شده است، مثلا ما میز نوروز را در ۲۱ مارچ چیده بودیم و همایش «آندره سوروگیان» را به گونهای برنامهریزی کردیم که همزمان با نوروز شده بود.
او ادامه داد: ما به عنوان دو کشور همسایه باید همدیگر را بشناسیم. متاسفانه زمانی که ارمنستان جزو شوروی بود، روابط دو کشور خیلی کم شده بوده و دو کشور از یکدیگر دور شدند. اکنون لازم است افزون بر روابط سیاسی، روابط فرهنگی دو کشور را تقویت کنیم. کارهای بزرگ از دل روابط فرهنگی بیرون میآید.
مدیر جدید این مجموعه قبلا معاون وزیر فرهنگ ارمنستان بود، همان ابتدای کار که برنامه خواستند، توصیه کردم یک سفر به ایران برویم و ما در قالب هیأتی به تهران و قم سفری داشتیم که خیلی مفید بود. به قم رفتیم و کتابخانه آقای مرعشی را دیدیم و توافقهایی را با این کتابخانه داشتیم. از بخش میراث مکتوب و کتابخانه ملی و مرکز اسناد و بنیاد ایرانشناسی هم دیدن کردیم. این سفر سه روزه بود.
موزه نسخه های خطی ارمنستان (ماتناداران) که یکی از غنیترین نسخههای خطی و دستنویسهای باستانی جهان را در اختیار داردرئیس موزه ماتناداران اضافه کرد: ما همیشه با سفارت ایران در ارتباط هستیم و کارهای فرهنگی و همایشهای زیادی را ترتیب میدهیم و نمایش نقاشی از شاهنامه، اثر آندره سوروگیان در راستای همین ارتباط دوستانه با سفارت ایران بوده است.
همچنین طبق توافق با سفیر قبلی ایران، قرار بر این شد که مرمتگر ایرانی به ارمنستان بفرستند تا مرمتگران قدیمی که روی جلدهای لاکی تسلط نداشتند، آموزش دهد. تا به حال آقای حمید ملکیان دو بار از ایران به ارمنستان و این موزه آمده و در یک بازه ۱۰ و ۱۵ روزه، در این زمینه آموزش دادند.
او گفت: دانش مرمت ایران و ارمنستان خیلی متفاوت است. هدف ما از سفر به ایران نیز آشنایی و مکاشفه در این مورد بود و قرار است تا پایان تابستان، همکاران ما در بخش مرمت به ایران بروند تا این آموزشها کامل شود.
تجریان درباره برگزاری نمایشگاهها و همکاریهای مشترک با ایران و همچنین تبادل آثار، با توجه به مجموعه آثاری که این موزه در اختیار دارد، اظهار کرد: برای برگزاری نمایشگاه و تبادل آثار نیز هنوز اتفاقی نیفتاده است، ولی باید این اتفاق رخ دهد. درحال حاضر ما بیشتر قصد داشتیم ارتباط علمی با ایران برقرار کنیم.
مینیاتوری از فردوسی که آندره سوروگیان به تصویر درآورده است کانال عصر ایران در تلگرام